تاریکخانه

ساخت وبلاگ

امکانات وب

پس از هزار سال، دوباره باران باریده بود. پس از هزار سال، دوباره راه می رفتم. با آنکه خاک،دیگر بوی ترانه نمی دهد، با آنکه آسماناندوهش را می بارد.با آنکه بنفشه ها اسیر مرگند، هنوز هم می توان پرواز را زندگی کرد. + نوشته شده در  چهارشنبه دوم اسفند ۱۳۹۶ساعت 8:31&nbsp توسط ماهی سیاه کوچولو  تاریکخانه...
ما را در سایت تاریکخانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salhayesepido بازدید : 114 تاريخ : يکشنبه 27 اسفند 1396 ساعت: 13:12

این زمین، 

این خاک، 

کِی دوباره می خندد؟

بهار 

شکوفه ها 

جوانه ها 

سوگوار تاریخند. 

+ نوشته شده در  شنبه پنجم اسفند ۱۳۹۶ساعت 14:12&nbsp توسط ماهی سیاه کوچولو  | 

تاریکخانه...
ما را در سایت تاریکخانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salhayesepido بازدید : 111 تاريخ : يکشنبه 27 اسفند 1396 ساعت: 13:12

می بارد 

می بارد 

بی وقفه 

اندوه کودکان معصوم عفرین و غوطه را زار می زند. 

آخر این درد را به کدام خاک می توان سپرد؟ 

+ نوشته شده در  یکشنبه ششم اسفند ۱۳۹۶ساعت 0:49&nbsp توسط ماهی سیاه کوچولو  | 

تاریکخانه...
ما را در سایت تاریکخانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salhayesepido بازدید : 125 تاريخ : يکشنبه 27 اسفند 1396 ساعت: 13:12